من و پري و رفيق بد و دهه فجر

سيزدهم بهمن ماه هشتاد و هشت
و خوب صد البته اگر از آنهايي که به راه خلاف رفتند و بعد نادم شدند بپرسيد که چي شد که اينجوري شد ، حکما يکي از اصلي ترين و دم دست ترين دلايلشان اين است که : رفيق بد.
و اليوم ، يکي از همين رفقاي ناباب در سر راه ما قرار گرفت و مايي را که به حکم جبر روزگار وبلاگمان به باد فنا رفته بود و در ترک بوديم و داشتيم نان و ماستمان را در گوشه عزلت ميخورديم به جنس نابي و ذغال خوبي فريفت و به قول خودش با دم مسيحايي اش روح مرده وبلاگ پرشين بلاگمان را در کالبد بلاگ اسپات دوباره دميد که الهي خدا از سر تقصيراتش نگذرد و هرچه مثقالا ذره شرا يره. الهي آمين.
و البته لازم به ذکر است که رنگ آميزي در وديوار و لينک و پينکش را هم هنوز تمام نکرده و هنوز اينجا بتا ورژن است باصطلاح. متن و موتنش با من است و قر و فرش با او.
فلذا پيشاپيش ما مسئوليت هر پي آمدي از جمله توهين به ولايت و شاشيدن به امنيت و دوپهلو حرف زدن نخبگان و سانديس خوردن پخمه گان و غيره را مستقيما حواله ميکنيم به خود مزدور دست نوشته هايش که مسلما آن "دست" دستنوشته هايش يکي از همان دستهاي نيمه پنهاني است که البته روزنامه وزين و محترم کيهان هنوز وقت نکرده تا دستش را رو کند اما از آنجايي که وبلاگش فيلتر است لابد حکما يک ريگي به کفشي ، يک ککي به تنباني و يک کرمي به جايي اش بوده که فيلترش کرده اند وگرنه چرا رجا نيوز فيلتر نميشود؟ و تازه برود خدا را شکر کند که زورشان به بلاگر نرسيده تا مثل پرشين بلاگ " من و پري " را کلا پاک کنند انگار نه انگار که خاني آمده و خاني رفته.
در هر حال اين وبلاگ هنوز هم قرار است وبلاگي خصوصي باشد بين من و پري و از شما چه پنهان به محض اينکه اين دستنوشته هاي معلوم الحال ليبرال يک ثباتي در اينجا برقرار کرد و نظام را مستقر نمود و ما قدرت را به دست گرفتيم کعينهوا رابطه امام راحل امت و بازرگان معلوم الحال ليبرال دمار از روزگارش در ميآوريم تا او باشد که در آستانه سي و يکمين ايام الله فجر بيايد و بخواهد انقلاب سبز مخملين نرم بکند از طريق احياي وبلاگهاي به گا رفته در کالبد جديد.

0 نظرات:

ارسال یک نظر