در ۳:۵۲ | 0 نظرات | »» read more
خیام
خداوکیلی شعر خیام اینجوری دیده بودین؟
روزی که گذشت هیچ از او یاد مکن فردا که نیامده است فریاد مکن
برنامده و گذشته بنیاد مکن حالی خوش باش و عمر بر باد مکن
در ۳:۵۱ | 0 نظرات | »» read more
عید غدیر
ما رفته بودیم چابهار در این ایام ماضیه تعطیل برای فرار از سرمای زمستانی.
و مستفیض شدیم از این شعر بالای مسجدی که می گفت:
چراغ مسجد و محراب و منبر ابوبکر و عمر عثمان و حیدر.
و آن را در جواب اس ام اس چند نفری که عید غدیرشان را به ما تبریک میگفتند ارسال کردیم من باب حال گیری.
و بر در و دیوار شهر هم شعارهایی دیدیم با مضمون : عید غدیر تحمیلی.
در فرودگاه مهر آباد هم در فاصله زمانی تاخیر چندین ساعته هواپیما جزوه ای را قرائت کردیم بنام صفیر هدایت که مملو بود از ک... شعرهای اسلامی که میگذاریم برای وقت دیگر تا سر فرصت یک دل سیر بخندیم به حماقت مسلمین.
در ۳:۵۱ | 0 نظرات | »» read more
برف
این روزها در شرکت حسابی سرم شلوغ است. کارها عقب است و مهندس ماهر هم ندارم. برف هم که بیاید خانم مهندس ها تعطیل اند چه برسد به اینکه محمود رسما هم تعطیل کرده باشد.
یک پرواز هم رفته ام شیراز اما پرواز بعدی به مقصد بعدی کنسل میشود و مجبور میشوم با اتوبوس برگردم تهران.
این عکس بالا هم که وضعیت مهر آباد.
هواپیمای قبل از ما لیز میخورد ! باند بند می آید. همه پرواز ها دو سه ساعتی تاخیر می خورند . هواپیمای ما تنها هواپیمایی است که میپرد. نمیدانم شانس است یا بد شانسی.
معاون شرکت در راه آمدن به شرکت خبر صانحه پرواز تهران شیراز را از رادیو میشنود دلش هزار راه میرود. با ترس و لرز در دفتر را باز میکند . انتظار گریه و زاری در مرگ من را دارد. خیالش راحت میشود. من هنوز نمرده ام
در ۳:۵۰ | 0 نظرات | پري »» read more
طلاق دم دست
رفته ایم دنبال آپارتمان. یک دخمه را بهمان نشان داده اند.
ته راهروهای باریک راه پله طبقه چهارم. یک واحد مسکونی میان واحد های تجاری ، آرایشگاه زنانه و فلان و بهمان و البته به قیمت خون پدرشان.
از پله ها که پائین می آئیم پری به مامانش میگوید همین جا خیلی خوبه که ، خواستی طلاق بگیری فقط یک طبقه می آیی پائین.
(طبقه پائین دفتر ازدواج و طلاق بوده )
دویم:
به نظر شما در منطق سانسور و حفاظت از امنیت ملی ، چرا نابینایان محترم نباید احوالات شخصی خودشان را برای دیگران پست کنند؟
عکس از یکی از دفاتر پست گرگان.
سیم:
راستی این بلاگ رولینگ کوفتی چرا ما را پینگ نمی کند؟ آیا بخاطر این است که ما IR هستیم؟
در ۳:۴۹ | 0 نظرات | »» read more
اصلا یعنی چی زنان؟
در راستای اینکه مایی که بابای پری باشیم از همان عنفوان جوانی در مبارزه در راه احقاق حقوق شهروندی قائل به تمایز جنسیتی نبوده ایم لذا در بسیاری از بره ( به ضم باء و فتح راء و سکون هاء- جمع برهه) این جریده نسوان را تورقی میفرمودیم از سر تا به ته و به همین دلیل بر اساس وسائس ( جمع وسوسه) خناسانه این حواگونه گان امروز بالکل از دین بی دین گشته ایم و حالمان به هم میخورد از انواع تبعیضات شرعیه فی ما بین زنان و رجال لذا در همین راستا تشکر خالصانه و مخلصانه خود را نثار قوه محترم قضائیه مینماییم در مهر و موم این جریده متبرج نسوانی و پیشگیری از اضمحلال اخلاقیات قدسی و شعر و شعور الهی مابقی مسلمین.
در ۳:۴۸ | 0 نظرات | »» read more
بشین نون و ماستتو بخور
ما رفته ایم خانه محسن اینها.
میپرسد راستی این قطعنامه سوم علیه ایران تصویب شد؟
می گوئیم هنوز نه اما اگر این محمود دستنوشته ها با آن کمیته دفاع از فلان و بهمانش بتواند چهره بزک کرده جامعه ایران را بزداید حتما تصویب خواهد شد.
و این چنین بود که جملگی محمود را لعنت کردیم.